بازاریابی شبکه ای، یک دارایی است نه یک شغل!
معمولاً از من می پرسند که “چرا افراد بسیار اندکی به قلۀ بازاریابی شبکه ای می رسند؟” حقیقت این است که، راه قلۀ بازاریابی شبکه ای برای هر کسی باز است – برعکسِ سیستمهای تجاری سنتی، که فقط به یک نفر اجازه می دهند که به قلۀ شرکت برسد. دلیلِ اینکه خیلی از افراد به آن بالا نمی رسند خیلی ساده است، چون آنها خیلی زود quit می کنند. چرا افراد قبل از رسیدن به آن بالا quit می کنند؟
اکثر افراد فقط بخاطر کسب درآمد وارد سیستم می شوند. اگر این افراد در چند ماه یا چند سال اول به پولی نرسند ناامید می شوند و quit می کنند ( و سپس اغلب در مورد این صنعت، حرفهای زننده و توهین آمیز می زنند! ). تعدادی هم quit می کنند و سراغ یک کمپانی با طرح درآمدزایی بهتر می روند. اما کسب یک مقدار درآمد سریع، نمی تواند دلیل وارد شدن به یک یبزینس باشد.
دو دلیل ضروری برای وارد شدن به یک بیزینس بازاریابی شبکه ای
دلیل شماره یک، ” کمک کردن به خودتان ” است. دلیل شماره دو ” کمک کردن به دیگران ” است. اگر فقط بخاطر یکی از این دلایل وارد شوید، آنگاه این سیستم برایتان جواب نخواهد داد.
معنای دلیل شماره یک این است که شما وارد این بیزینس می شوید تا در درجه اول، ربعِ خود را تغییر دهید.( تصویر چهار ربع نقدینگی رابرت کیوساکی – نظام های درآمدی ) یعنی تغییر از ربع E ( کارمند Employee ) یا S ( خویش فرما Self-employed ) به ربع B ( صاحب بیزنس Business owner ) یا I ( سرمایه دار Investor ).
این تغییر معمولاً برای اکثر افراد، بسیار مشکل است-بخاطر پول. فردی که واقعا به ربع E یا S تعلق دارد کار نمی کند مگر فقط برای پول. این همان دلیلی است که اکثر افراد در سیستم بازاریابی شبکه ای به آن بالا نمی رسند: آنها بیشتر دنبال پول هستند تا اینکه به دنبال تغییر ربع خودشان باشند.
فرد متعلق به ربع B یا I هم برای پول کار می کند، اما به روشی متفاوت. فرد متعلق به ربع B برای ایجاد یک دارایی ( asset ) کار می کند- مثلا در این حالت، یک سیستم بیزینس. فرد متعلق به ربع I بر روی دارایی یا سیستم، سرمایه گذاری می کند.
بعنوان یک B یا I ، بعضی اوقات، سالها، سودی دریافت نخواهید کرد؛ چیزی که یک فرد E یا S قادر به انجام آن نیست. در واقع جزء ارزشهای درونیشان نیست. خطر کردن ( Risk ) و پاداش تأخیر یافته ( delayed gratification ) آنها را از نظر احساسی ( emotionally ) آشفته می کند.
پاداش تأخیر یافته و هوش احساسی ( Emotional Intelligence )
یکی از زیباییهای بازاریابی شبکه ای این است که علاوه بر توسعه مهارتهای کاری باعث افزایش هوش احساسی نیز خواهد شد.
هوش احساسی، موضوعی کاملاً متفاوت از هوش تحصیلی ( academic ) است. بطور کلی، فردی که دارای هوش احساسی بالاتری است، اغلب از شخصی که دارای هوش تحصیلی بالاتر اما هوش احساسی پایینتری است، بهتر عمل می کند. این مطلب تا اندازه ای این مسئله را روشن می کند که چرا بعضی از افراد که در مدارس موفق بودند، در دنیای واقعی، نتایج جالبی کسب نمی کنند. توانایی تحمل پاداش تأخیر یافته، نشانگر هوش احساسی بالاتر است.
در یک تحقیق اخیر در مورد هوش احساسی، مشخص شد افرادی که می توانند با تأخیر، پاداش دریافت کنند اغلب، نسبت به کسانی که فاقد این توانایی هستند، زندگی موفق تری را تجربه می کنند. به همین دلیل است که سیستم آموزشیِ ذاتی که در یک بیزینس بازاریابی شبکه ای خوب موجود است، بسیار بااهمیت است. از نظر من، همین جنبۀ آموزش احساسی یا هوش احساسی مربوط به برنامه های نتورکینگ است که برای افراد، بسیار ارزشمند است.
افراد بسیاری برایم می نویسند که شیفتۀ کتاب من ” بابای دارا، بابای نادار ” هستند. اما من نگرانم که آنها مهمترین نکتۀ کتاب را نگرفته باشند:
درس شمارۀ ۱ : ” ثروتمندان برای پول کار نمی کنند. ” هنگامی که من یک دارایی، ساخته یا خریدم، از آن به بعد، آن دارایی، سخت کار می کند تا برایم درآمدزایی کند. اما من برای پول کار نمی کنم- من فقط کار می کنم تا داراییها را خریده یا بسازم. آن داراییها مرا پولدارتر و پولدارتر می کنند، در حالیکه من کمتر و کمتر کار می کنم. این همان کاری است که ثروتمندان می کنند. مستمندان و نیز طبقه متوسط، سخت کار می کنند تا پول درآورند و سپس بجای سرمایه گذاری در ستون داراییهایشان، بدهی می خرند.
چه نوع دارایی در یک بیزینس بازاریابی شبکه ای وجود دارد؟
بخاطر آورید که دو دلیل برای موفقیت در بازاریابی شبکه ای وجود دارد: کمک به خودتان، و کمک به دیگران. دلیل شمارۀ یک بدین معنی است که به خودتان کمک کنید تا به ربع B برسید. دلیل شمارۀ دو چطور ؟
زیبایی اکثر سیستمهای بازاریابی شبکه ای در این است که شما به درآمد بالایی نمی رسید مگر اینکه به دیگران نیز کمک کنید تا ربع E و S را ترک کرده و به ربع B و I برسند. اگر روی کمک کردن به دیگران تمرکز کنید تا این تغییر را انجام دهند، آنگاه در این بیزینس موفق خواهید شد.
آن نوع بیزینسی که من آموخته بودم که بسازم، بیزینسی است که من در آن بالا باشم و E ها و S ها در قاعده باشند( قاعدۀ هرم ). من واقعاً آن بالا، جایی برای B های بیشتر نداشتم، بهمین دلیل در بیزینس خودم، به همۀ کارمندانم جداً توصیه می کنم که به بازاریابی شبکه ای نیز به عنوان یک بیزینس پاره وقت بپیوندند.
سیستم تجاری سنتی و مرسوم، واقعاً یک هرم است. چون فقط چند تا B و I در آن بالا هستند و بیشتر E ها و S ها در قاعده هستند. سیستم بازاریابی شبکه ای، یک هرم وارونه است. تمرکز اصلی آن بر این است که B های بیشتر و بیشتری به آن بالا بیاورد.
یک نوع هرم، (نوع مرسوم که در تجارت سنتی است)، قاعده اش روی زمین است؛ و نوع دیگر، (هرم نتورکینگ)، قاعده اش در هواست. هرم نتورکینگ، هرمی است که بجای اینکه تو را به پایین هُل دهد، تو را به بالا می فرستد.
یک بیزینس بازاریابی شبکه ای به هر کسی این توانایی را می دهد تا به چیزهایی دسترسی پیدا کند که قبلاً فقط در اختیار ثروتمندان بود.
۱- این مقاله، منعکس کنندۀ نظرات آقای Robert Kiyosaki دربارۀ بازاریابی شبکه ای و حاصل مصاحبه ای است که John Mann با وی انجام داده است.Robert Kiyosaki سرمایه گذار، صاحب کسب و کار(businessman) و یکی از پرفروشترین نویسندگان است.
او در کتاب “Rich Dad, Poor Dad” پرده از آموزشهایی برمی دارد که داراها به فرزندان خود می آموزند درصورتی که نادارها و طبقۀ متوسط از آنها بی خبرند. او همچنین نویسندۀ کتابهای پرفروش دیگری چون ” Rich Dad’s CASHFLOW quadrant”،” Rich Dad’s Guide to Investing”و” Rich Kid, Smart Kid” است. وی استاد و سخنران بین المللی در زمینۀ پول است. در گزارشی از مجلۀ وال استریت J.P.Morgan کتاب ” Rich Dad, Poor Dad ” را برای میلیونرها ضروری دانسته، و USA Today نیز این کتاب را نقطۀ شروعی می داند برای کسانی که قصد دارند کنترل آیندۀ مالی خود را بدست گیرند.
۲- ” Rich Dad, Poor Dad ” این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. ( دو ترجمه )
۳- برای درک بهتر مفاهیم دارایی، بدهی، شغل و کارکرد پول می توانید به کتاب ” بابای دارا، بابای نادار ” مراجعه کنید.
- شنبه ۲۶ دی ۹۴